معنی شعر شیر و موش فارسی چهارم ابتدایی + معنی کلمات

در این مقاله برای شما دانش آموزان عزیز و تیزهوش معنی شعر شیر و موش فارسی چهارم ابتدایی+pdf (پی دی اف ) از کتاب فارسی چهارم ابتدایی صفحه 112 تهیه شده است و شامل معنی واژگان و لغت های مهم و سخت و ترجمه متن خط به خط شعر شیر و موش درس پانزدهم فارسی کلاس چهارم ابتدایی می باشد که برای یادگیری آسان شما دانش آموزان تیزهوش و عزیز آماده شده است.
فهرست مطالب
نمایش
معنی شعر شیر و موش فارسی چهارم درس پانزدهم 15
بود شیری به بیشه ای ، خفته **** موشکی کرد ، خوابش آشفته
آن قدر گوش شیر ، گاز گرفت **** گه رها کرد و گاه باز گرفت
معنی: شیری در بیشه ای خوابیده بود . موش کوچکی خواب او را بر هم زد .
گوش شیر را خیلی گاز می گرفت . گاهی گوش او را رها می کرد و دوباره آن را گاز می گرفت
تا که از خواب ، شیر شد بیدار **** متحیر ز موش بد رفتار
دست برد و گرفت کله ی موش **** شد گرفتار ، موش بازی گوش
معنی: تا این که شیر از خواب بیدار شد ،حال شیر به خاطر بدرفتاری موش تغییر کرد و تعجب کرد .
شیر دستش را برد و سر موش را گرفت و موش بازیگوش گرفتار شد
خواست در زیر پنجه له کندش **** به هوا برده ، بر زمین زندش
گفت : ای موش لوس یک غازی **** با دم شیر می کنی بازی
معنی: شیر تصمیم گرفت موش را از زیر پنجه اش له کند یا او را بلند کرده و به زمین بکوبد .
گفت ای موش لوس بی ارزش با دم شیر بازی می کنی ؟
موش بیچاره در هراس افتاد **** گریه کرد و به التماس افتاد
که تو شاه وحوشی و من موش **** موش هیچ است پیش شاه وحوش
معنی: موش بیچاره ترسید و شروع کرد به گریه و التماس کردن
که ای شیر تو شاه حیوانات جنگل هستی و من یک موش هستم . موش در مقابل پادشاه حیوانات هیچ است.
تو بزرگی و من خطا کارم **** از تو امید مغفرت دارم
شیر از این لابه رحم حاصل کرد **** پنجه وا کرد و موش را ول کرد
معنی: تو بزرگی و من گناه کارم . امیدوارم از جانب تو بخشیده شوم .
شیر به خاطر این التماس ها دلش به رحم آمد . پنجه اش را باز کرد و موش را رها کرد .
اتفاقا سه چار روز دگر **** شیر را آمد این بلا بر سر
از پی صید گرگ ، یک صیاد **** در همان حول و حوش دام نهاد
معنی: اتفاقا سه چهار روز دیگر همین بلا بر سر شیر آمد .
یک صیادی که به دنبال شکار گرگ بود در همان حوالی دامی گذاشت .
دام صیاد گیر شیر افتاد **** عوض گرگ ، شیر گیر افتاد
موش چون حال شیر را دریافت **** از برای خلاص او بشتافت
معنی: دامی که صیاد گذاشته بود نصیب شیر شد و به جای گرگ ، شیر در آن گرفتار شد.
موش وقتی از وضعیت شیر باخبر شد برای نجات دادن او با سرعت رفت.
بندها را جوید با دندان **** تا که در برد شیر از آن جا جان
شیر چون موشی را رهایی داد **** خود رها شد ز پنجه ی صیاد
معنی: موش با دندان های خود بندهای دام را جوید تا شیر از آن دام جان سالم بدرد برد و رها شد .
شیر به خاطر این که موش را رها کرد ، خودش نیز از دست صیاد رهایی یافت .
معنی کلمات شعر شیر و موش فارسی چهارم درس پانزدهم 15
بیشه : جنگل – جنگل کوچک
موشک : موش کوچک
خفته : خوابیده – به خواب رفته
متغیر : خشمگین – عصبانی
لابه : التماس
حول و حوش : اطراف – دور و بر
خلاص : رهایی
صید : شکار
وحوش : جانوران وحشی – جانوران اهلی نشده
خطا کار : گناهکار – کسی که کار نادرستی انجام داده است
مغفرت : بخشش گناهان – آمرزش
بازیگوش : کسی که بیشتر به فکر بازی و تفریح است
حاصل کرد : به دست آورد
یک غازی : بی ارزش – ناچیز
بشتافت : شتابان رفت – تند تند رفت
هراس : ترس – احساس نگرانی
ناهماهنگی : بی نظمی
متفکرانه : در حال تفکر – اندیشمندانه
مرور : مطالعه مطلبی به صورت سریع – تندخوانی
تعلق داشتن : وابستگی داشتن – مال کسی بودن
تحمل : صبر – شکیبایی
حدس زدم : گمان کردم – فکر کردم
فاش : آشکار – ظاهر
قطعات : قطعه ها – تکه ها
وادار کردن : مجبور کردن
سابق : گذشته – قبل
pdf معنی شعر شیر و موش فارسی چهارم ابتدایی درس پانزدهم 15
کلام پایانی:
در بخش بالا از سایت یادگیریتو معنی کلمات و متن شعر شیر و موش صفحه 112 کتاب فارسی کلاس چهارم دبستان را قرار دادیم امیدواریم که برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. یادگیریتو حامی تمام دانش آموزان باهوش و پرتلاش است.
بعدی: معنی شعر خرد و دانش فارسی چهارم
مطالب پیشنهادی: