یادگیریتو
هر آنچه برای یادگیری نیاز دارید

معنی شعر ادب از که آموختی فارسی چهارم ابتدایی + معنی کلمات

0

در این مقاله برای شما دانش آموزان عزیز و تیزهوش معنی شعر ادب از که آموختی فارسی چهارم ابتدایی+pdf (پی دی اف ) از کتاب فارسی کلاس چهارم ابتدایی صفحه 108و 109 تهیه شده است و شامل معنی واژگان و لغت های مهم و سخت و ترجمه متن خط به خط شعر ادب از که آموختی درس چهاردهم فارسی کلاس چهارم ابتدایی  می باشد که برای یادگیری آسان شما دانش آموزان تیزهوش و عزیز آماده شده است.

معنی شعر ادب از که آموختی فارسی چهارم درس چهاردهم 14

 

دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند . یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد .
علم چندان که بیشتر خوانی **** چون عمل در تو نیست نادانی
معنی: دو نفر هستند که همیشه بیهوده رنج می برند و تلاش بی فایده دارند . یکی آن کسی که مال خود را جمع کرد و استفاده نکرد و دومی آن کس که چیزی را یاد گرفت ولی به آن عمل نکرد .
هر چقدر علم و دانش بیاموزی ولی وقتی به آن عمل نکنی مانند فرد نادان هستی

یکی را گفتند عالم بی عمل به چه ماند ؟ گفت به زنبور بی عسل .
معنی: از شخصی پرسیدند دانشمندی که به علم و دانش خود عمل نمی کند مانند چیست ؟ گفت مثل زنبوری است که عسل ندارد یعنی تلاشش فایده ای ندارد .

لقمان را گفتند : ادب از که آموختی ؟ گفت از بی ادبان . هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از آن پرهیز کردم .
معنی: به لقمان گفتند ادب چه کسی یاد گرفتی ؟ گفت از بی ادبان ، هرکاری که از افراد بی ادب به نظرم بد و نامناسب می آمد آن را انجام نمی دادم .

مشک آن است که خود ببوید ، نه آن که عطار بگوید . دانا چون طبله عطار است خاموش و هنرنمای و نادان چون طبل غازی بلند آواز و میان تهی .
معنی: مشک خوب مشکی است که خودش بوی خوب داشته باشد نه این که عطر فروش از بوی خوب آن تعریف کند . انسان دانا مانند صندوقچه ی عطر فروش است بدون سر و صدا مثل صندوقچه که صدایی ندارد اما عطرش در همه جا پراکنده می شود و انسان نادان مانند طبل جنگ پر سر و صدا و تو خالی .

 

معنی لغات ، واژگان و کلمه های سخت درس 14 چهاردهم فارسی چهارم

رنج: زحمت و سختی کشیدن
بیهوده: بی فایده و بدون سود
سعی: تلاش
اندوخت: ذخیره کردن، پس انداز کردن
چنان که بیشتر خوانی: هر چقدر بیشتر بخوانی
عالِم: دانشمند
به چه ماند: شبیه چیست؟
لقمان: لقمان حکیم (نام یک دانشمند و انسان دانا که در زمان های قدیم زندگی می کرده است)، نام یکی از سوره های قرآن.
آموختی: یاد گرفتی، فرا گرفتی
در نظر: در فکر، از نظر
ناپسند: بد، زشت و نادرست
پرهیز کردن: دوری کردن، انجام ندادن
مُشک: ماده روغنی خوش بو
عطار: کسی که عطر و دارو درست می کند
طبله: صندوقچه
طبل غازی: طبل جنگی
بلند آواز: پر سر و صدا، دارای صدای بلند
تهی: خالی
میان تهی: پوچ و خالی
خاموش: بی صدا

 

pdf معنی شعر ادب از که آموختی درس چهاردهم فارسی چهارم ابتدایی

 

کلام پایانی:

در بخش بالا از سایت یادگیریتو معنی کلمات و متن شعر ادب از که آموختی درس چهاردهم کتاب فارسی کلاس چهارم دبستان را قرار دادیم  امیدواریم که برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. یادگیریتو  حامی تمام دانش آموزان باهوش و پرتلاش است.

 

بعدی: معنی شعر شیر و موش فارسی چهارم

 

مطالب پیشنهادی:  

امتیاز شما به این مقاله
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.